دسته: سیاسی

  • یادداشت|دیپلماسی سازش نیست؛ اِعمال اراده است

    یادداشت|دیپلماسی سازش نیست؛ اِعمال اراده است

    مرکز مطالعات راهبردی خبرگزاری تسنیم، یادداشتی با عنوان “دیپلماسی سازش نیست؛ اِعمال اراده است” در تحلیل فعالیت‌های این روزهای دستگاه دیپلماسی کشور در پیگیری و احقاق حقوق ملت ایران در عرصه بین‌المللی منتشر کرده است.

    متن این یادداشت را در ادامه می‌خوانید:

    در میانه تقابل مستقیم با رژیم صهیونیستی، جامعه ایران با آزمونی برای درک عمیق‌تر از مولفه‌های قدرت ملی مواجه است. یکی از کلیدی‌ترین ابعاد این بلوغ راهبردی، فهم صحیح و دقیق از جایگاه «مذاکره» در منظومه قدرت جمهوری اسلامی است. تصور اینکه نشستن بر سر میز دیپلماسی، عقب‌نشینی از آرمان‌ها یا نادیده گرفتن فداکاری‌های میدان است، یک خطای تحلیلی است که دشمن همواره بر آن دامن می‌زند. واقعیت آن است که دیپلماسی، نه نقطه مقابل میدان، بلکه امتداد هوشمندانه آن و ابزاری برای نقد کردن و تثبیت قدرتی است که در صحنه نبرد تولید شده است.

    دیپلماسی ترجمه قدرت است؛ نه نشانه ضعف

    دیپلماسی در خلاء صورت نمی‌گیرد. نتیجه هر گفتگوی سیاسی، تابعی مستقیم از موازنه قدرت در خارج از اتاق مذاکره است. یک دیپلمات، نماینده اراده و توان یک ملت است و سخنان او زمانی «شنیده» می‌شود که پشتوانه آن، اقتدار محسوس و بازدارندگی مؤثر باشد. دیپلماسی بدون پشتوانه میدانی، استیصال است؛ اگر کشوری از موضع ضعف، بدون اهرم‌های فشار و صرفاً برای دفع یک خطر فوری وارد گفتگو شود، ناگزیر به دادن امتیازات یک‌طرفه خواهد شد.

    این آن چیزی است که به درستی «سازش» نامیده می‌شود. دیپلماسی با پشتوانه میدانی، اعمال اراده است؛ اما زمانی که یک دیپلمات با اتکا به دستاوردهای میدانی، توانمندی‌های دفاعی، انسجام داخلی و عمق راهبردی منطقه‌ای سخن می‌گوید، میز مذاکره به میدانی برای تحمیل محاسبات جدید به دشمن تبدیل می‌شود. در اینجا، دیپلماسی ابزاری است برای اینکه دشمن را وادار کنیم آنچه را که با هزینه گزاف در میدان نبرد به دست آورده‌ایم، با هزینه کمتر و با منطق سیاسی به رسمیت بشناسد. صدای یک دیپلمات قدرتمند، پژواک صدای اقتدار نظامی کشورش است؛ این دو از یکدیگر جدا نیستند.

    «میدان» و «دیپلماسی» دو روی سکه اقتدار

    دوگانه «میدان-دیپلماسی» یک دوگانه کاذب و انحرافی است. در دکترین راهبردی جمهوری اسلامی، این دو عنصر، مکمل و هم‌افزا هستند و منطقی یکپارچه را دنبال می‌کنند:

    میدان، تولیدکننده قدرت است؛ این قدرت نظامی و توانایی ایجاد بازدارندگی است که برای کشور «حق انتخاب» ایجاد می‌کند. اگر قدرت میدانی نباشد، گزینه‌ای جز تسلیم روی میز باقی نمی‌ماند. این توانمندی‌های دفاعی است که دشمن را از دستیابی به اهدافش از طریق نظامی مأیوس کرده و او را به این نتیجه می‌رساند که ادامه درگیری، هزینه‌ای فراتر از منافعش خواهد داشت. این نقطه، دقیقاً لحظه تولد فرصت برای دیپلماسی است.

    دیپلماسی، برداشت‌کننده محصولِ قدرت است: پیروزی‌های نظامی، هرچقدر هم درخشان، اگر به یک دستاورد سیاسی پایدار (مانند یک قطعنامه، یک توافقنامه مرزی، رفع تحریم یا انزوای سیاسی دشمن) منجر نشوند، می‌توانند در گذر زمان فرسوده شوند. هنر دیپلماسی این است که خون و فداکاری شهیدان و رزمندگان در میدان را به یک سند معتبر، یک امتیاز راهبردی و یک واقعیت سیاسی تثبیت‌شده تبدیل کند. دیپلماسی فعال، مانع از آن می‌شود که دشمن آنچه را در میدان باخته است، در عرصه سیاسی و رسانه‌ای بازپس گیرد. بنابراین، رزمنده‌ای که در میدان می‌جنگد و دیپلماتی که پشت میز چانه‌زنی می‌کند، هر دو در یک جبهه و برای یک هدف واحد، یعنی تأمین حداکثری منافع ملی و حفظ عزت ایران اسلامی مبارزه می‌کنند.

    ظرفیت‌های قدرت‌آفرین دیپلماسی

    دیپلماسی صرفاً گفتگوی دو یا چندجانبه نیست، بلکه یک عملیات پیچیده با ابزارهای متعدد است که می‌تواند خود، قدرت‌آفرین باشد: در بحبوحه یک نبرد، دیپلماسی می‌تواند از طریق اقدامات هوشمندانه زیر، مسیر جنگ را به نفع یک کشور تغییر داده و به پیروزی کمک کند:

    انزوای سیاسی و اقتصادی دشمن: دیپلمات‌ها می‌توانند با رایزنی فشرده با کشورهای بی‌طرف یا متحد، آن‌ها را متقاعد کنند که اقدامات طرف مقابل را محکوم کرده، روابط دیپلماتیک خود را کاهش دهند یا تحریم‌های هدفمند علیه آن وضع کنند. این کار باعث تضعیف روحیه و کاهش منابع دشمن می‌شود.

    مدیریت روایت و کسب مشروعیت بین‌المللی: دستگاه دیپلماسی با ارائه مستندات و شواهد در مجامع بین‌المللی (مانند سازمان ملل) و رسانه‌های جهانی، روایت خود از جنگ را حاکم می‌کند. با معرفی دشمن به عنوان آغازگر جنگ یا ناقض حقوق بین‌الملل، افکار عمومی جهان را با خود همراه کرده و هرگونه حمایت از طرف مقابل را پرهزینه می‌سازد.

    ایجاد شکاف در جبهه پشتیبانی دشمن: دیپلماسی فعال می‌تواند با شناسایی و برجسته‌سازی منافع متضاد میان دشمن و حامیانش، در ائتلاف آن‌ها شکاف ایجاد کند. برای مثال، ممکن است برخی حامیان دشمن، از گسترش دامنه جنگ نگران باشند؛ دیپلماسی می‌تواند از این نگرانی برای کاهش یا قطع حمایت آن‌ها استفاده کند.

    استفاده از اهرم‌های حقوقی بین‌المللی: با شکایت در نهادهایی مانند دیوان بین‌المللی دادگستری (ICJ) یا تلاش برای صدور قطعنامه در شورای امنیت، می‌توان فشارهای قانونی سنگینی بر دشمن وارد کرد. این اقدامات، مشروعیت اقدامات نظامی آن‌ها را زیر سؤال برده و آن‌ها را در جایگاه پاسخگویی قرار می‌دهد.

    تأمین خطوط حیاتی خودی: همزمان با فشار بر دشمن، دیپلماسی برای باز نگه داشتن کانال‌های اقتصادی، مسیرهای لجستیکی و دریافت حمایت‌های سیاسی از متحدان خود تلاش می‌کند. تضمین جریان یافتن منابع، به اندازه وارد کردن فشار بر دشمن برای تداوم مقاومت و کسب پیروزی، حیاتی است. پس دیپلماسی در میانه نبرد، جبهه دوم جنگ است که دشمن را از پشتوانه تهی کرده و جبهه خودی را تقویت می‌کند تا قدرت تولیدشده در میدان، به یک پیروزی سیاسی پایدار تبدیل شود.

    بلوغ راهبردی برای حفظ ایران قوی

    درک این منطق پیچیده اما حیاتی که دیپلماسی به همان اندازه مهم است که قدرت نظامی، یک ضرورت ملی است. جمهوری اسلامی ایران، به پشتوانه مکتب مقاومت و تجارب گران‌بهای تاریخی خود، آموخته است که قدرت، یک مفهوم یکپارچه است. تضعیف هر یک از بازوهای قدرت (نظامی یا دیپلماتیک) به بهانه تقویت دیگری، منجر به فلج شدن پیکره امنیت ملی می‌شود. حمایت از دیپلمات‌هایی که با اتکا به قدرت میدانی برای تأمین منافع ملی تلاش می‌کنند، نه به معنای سازش، که عین حمایت از اصل مقاومت و اقتدار است. بلوغ راهبردی در این است که بداند دیپلماسی، ادامه و امتداد منطقی سنگر دفاع است و هر دو برای سرافرازی «ایران قوی» ضرورتی انکارناپذیر دارند.

  • مهاجرانی: تصمیمی درباره مذاکره نگرفته‌ایم/ تعلیق ارتباط با آژانس اتمی حق ما است

    مهاجرانی: تصمیمی درباره مذاکره نگرفته‌ایم/ تعلیق ارتباط با آژانس اتمی حق ما است

    به گزارش خبرنگار حوزه دولت خبرگزاری تسنیم، فاطمه مهاجرانی سخنگوی دولت صبح امروز در نشست خبری با خبرنگاران بیان کرد: در جنگ 12 روزه‌ی اخیر صحنه‌های متخلفی را تجربه کردیم و حمله به صداوسیما، کوی اساتید، زندان اوین، بیمارستان‌ها و یگان‌های امدادرسان و غیره را دیدیم، چه انسانی این کارها را انجام می‌دهد؟ این اتفاقات سخت بود ولی کشور ما پر از غیورمردان است.

    وی افزود: دولت در اولین دقایقی پس از حمله کار خود را آغاز کرد و وزیر بهداشت اولین نفری بود که کار خود را آغاز و اتاق‌های اورژانس را شکل دادند و با دانشگاه‌های علوم پزشکی هماهنگی انجام گرفت.

    مهاجرانی ادامه داد: هم‌زمان در نخستین دقایق جمعه 23 خرداد جلسه فوق‌العاده دولت به ریاست آقای عارف برگزار شد و چهار کارگروه تشکیل شد. امنیت مردم، تامین و توزیع اقلام و کالاها، رسیدگی درمانی، بازگرداندن حجاج به کشور، پایداری اقتصادی و از این قبیل مسائل از جمله اقداماتی بود که از همان لحظات نخستین این جنگ پیگیری و دنبال شد.

    سخنگوی دولت گفت: بنا بر اعلام وزارت بهداشت 5646 مجروح در این جنگ به مراکز درمانی مراجعه داشتند؛ خدمت‌رسانی به این مجروحان در حالی بود که بیمارستان‌ها حجم مشخصی از بیماران را دارند و این خدمت‌رسانی هم در کنار ارائه خدمات به این عزیزان انجام شد. 935 شهید تاکنون تقدیم وطن شده و 140 زن و کودک در این ایام به شهادت رسیدند؛ به خانواده‌های این عزیزان عرض تسلیت داریم.

    مهاجرانی عنوان کرد: دشمن در این جنگ به بیمارستان‌های شهید مطهری، خاتم، لبافی‌نژاد، فارابی کرمانشاه، مرکز نگهداری از کودکان بی‌سرپرست قصر شیرین، مرکز خدمت‌رسانی هلال احمر به معلولین حمله کرد.

    وی اظهار داشت: در حمله به زندان اوین 79 هم‌وطن به شهادت رسیده‌اند و کار آواربرداری هنوز ادامه دارد و به اتمام نرسیده است.

    سخنگوی دولت خاطرنشان کرد: سامانه 4030 که تجربه موفقی در ایام کرونا داشت فعال شد و برای دادن مشورت‌های روان‌شناسی به مردم فعال بود و 92 هزار تماس در این ایام برقرار شد تا حال مردم ما قدری بهتر شود. هم‌چنین در این ایام شاهد قاب ملی همدلی بودیم و اگر قرار باشد بین از دست‌رفته‌ها و دستاوردها بررسی‌ای داشته باشیم با توجه به اینکه شهادت یعنی رسیدن به وصال خداست، ما در این جنگ دستاوردهای زیادی داشتیم. ما در این جنگ، هم زدیم و هم خوردیم؛ ما هم زدیم و هم پیروز شده و انسجام ملی‌مان را دوباره زنده کنیم. دشمن می‌خواست با زدن نیروهای نظامی و انتظامی مردم را به خیابان‌ها بیاورد ولی زهی خیال باطل.

    مهاجرانی اضافه کرد: ثروت ملی و فرهنگ غنی ما اجازه نمی‌داد که حتی غباری به عبای رهبر معظم انقلاب بنشاند و مردم اجازه نمی‌دهند خللی در کار کشور به‌وجود بیاید.

    وی گفت: قرارگاه شهید سلامی با همکاری اتاق اصناف و بسیج اصناف شکل گرفت و شاهد کم‌ترین احتکار و گران‌فروشی بودیم. ما ابتدای سال جدید شاهد احتکار و گران‌فروشی بودیم اما در این جنگ این‌طور نبود وضعیت خوبی داشتیم و مردم هم‌دل بودند و مشکل روغن با همکاری مردم حل شد.

    سخنگوی دولت اظهار داشت: دولت کوشید امور را مدیریت کند اما آن‌چه موجب شد قاب همدلی کامل شود، نه فقط تلاش دولت بلکه همراهی مردم بود. به همت هلال احمر پویش «خانه‌ات آباد» برای کمک به ساخت هم‌وطنانی که خانه‌شان مورد آسیب قرار گرفته راه افتاده تا افراد به خانه‌های خود برگردند. هم‌چنین اسکان آسیب‌دیدگان از موارد در اولویت بود و شهرداری تهران این کار را دنبال کرده و سایر نهادها با اسفاده از مهمان‌خانه‌های خود این عزیزان را مسکن دادند و سایر دستاه‌ها مانند وزارت میراث هم پای‌کار بودند.

  • ترامپ: شغل ریاست جمهوری بسیار خطرناک است

    ترامپ: شغل ریاست جمهوری بسیار خطرناک است

    دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا با اشاره به تهدیدات جانی علیه خودش، شغل ریاست جمهوری را حرفه‌ای بسیار خطرناک توصیف کرد.

    وی در پاسخ به پرسش خبرنگاری درباره چنین تهدیدهایی، گفت که گهگاهی به حادثه سوء قصد نافرجام به جانش در تاریخ ۱۳ جولای ۲۰۲۴ در یک گردهمایی انتخاباتی در باتلر پنسیلوانیا که طی آن از ناحیه گوش راست زخمی شد، فکر می‌کند. موضوعی که از آن زمان به یکی از نمادهای کمپین انتخاباتی‌اش نیز تبدیل شده است.

    ترامپ افزود: گاهی اوقات آن حس ضربان‌دار را دوباره احساس می‌کنم. اما می‌دانید چیست؟ اشکالی ندارد. این کار، کاری پرخطر است.
    وی این سخنان را در جریان یک کنفرانس خبری در کاخ سفید پس از اعلام حکم دیوان عالی به نفع دولت در مورد محدود شدن اختیارات دادگاه ها در پرونده های اعطای شهروندی براساس حق تولد، بیان کرد.

    رئیس جمهور آمریکا، دوران ریاست جمهوری خود را بسیار مخاطره آمیزتر از اغلب مشاغل پرمخاطره عنوان کرد.

    وی تصریح کرد به طور مثال راننده‌های مسابقات اتومبیل ‌رانی را در نظر بگیرید که از هر هزار نفر، یک نفر می‌میرد. سوارکاران گاو وحشی هم همین ‌طور، از هر هزار نفر، یک نفر. اما این تعداد زیاد نیست، ولی در هر صورت آدم‌ها می‌میرند. اما وقتی رئیس ‌جمهور هستید، این رقم حدود ۵ درصد است. اگه کسی پیشتر این موضوع را به من گفته بود، شاید اصلا نامزد نمی‌شدم. واقعا این شغل، شغلی بسیار خطرناک است.
    این اظهارات، ضمن اشاره به خطرات جدی جانی در دوران ریاست ‌جمهوری، بازتابی از نگاه ترامپ به جایگاه خود و تهدیدهایی است که احساس می‌کند متوجه اوست. او همچنین، با این اظهارات نمایشی قصد دارد نشان دهد که حضور در سیاست سطح بالا می‌تواند به همان اندازه مشاغل پرریسک، یا حتی بیشتر، تهدیدآمیز باشد.

    این در حالی است که چهار رئیس جمهور از مجموع ۴۵ رئیس جمهور تاریخ آمریکا ترور شده‌اند و دهها رئیس جمهور و نامزد ریاست جمهوری دیگر نیز، مورد ترور نافرجام قرار گرفته‌اند.

  • آمریکا اسرائیل تصور می کردند با آغاز جنگ، مردم برای ابراز نارضایتی به خیابان می آیند

    آمریکا اسرائیل تصور می کردند با آغاز جنگ، مردم برای ابراز نارضایتی به خیابان می آیند

    کیاوش حافظی: در اولین ساعات ۲۳ خرداد ۱۴۰۴ با تجاوز اسرائیل به حریم هوایی و خاک ایران و ترور فرماندهان و دانشمندان هسته ای، جنگی آغاز شد که خیلی ها نمی توانستند پیش بینی کنند چه زمانی به پایان می رسد.

    در این مدت، فضای سیاسی کشور چهره‌ای متفاوت به خود گرفت؛ هیچ نشانی از جدال‌های مرسوم جناحی دیده نمی‌شد. از اصولگرایان تندرو گرفته تا اصلاح طلبانی از جنس ملی – مذهبی ها در آن سوی طیف. همه به نوعی اجماع رسیدند؛ اولویت‌ها جابه‌جا شده و دفاع ملی بر هر اختلافی سایه انداخت.
    برای ۱۲ روز، صحنه سیاست داخلی ایران به طرز کم‌سابقه‌ای آرام بود؛ آرزویی که شاید مسعود پزشکیان در سر داشت: روزهایی بدون دعوای سیاسی.

    اما حالا که گردوغبار این تقابل فرونشسته، پرسش اصلی این است: آیا این همگرایی فقط محصول شرایط جنگی بود، یا می‌توان امید داشت که سیاست‌ورزی در ایران وارد مرحله‌ای تازه و کم‌تنش‌تر شده است؟

    در این باره خبرگزاری خبرآنلاین با علی صوفی، فعال سیاسی اصلاح طلب به گفتگو نشسته است. او از بایدهایی که برای روزهای آینده پیش روی حاکمیت قرار گرفته روایت می کند.

    این فعال سیاسی اصلاح طلب با اشاره به اینکه مردم فارغ از سفره کوچک خود پشت حکومت مرکزی قرار گرفتند می گوید که حالا نوبت حاکمیت است که به مطالبات مردم تن دهد.
    او می گوید: گرچه در این راه، شهدایی تقدیم شد و خساراتی به کشور وارد شد، اما این حادثه نشان داد که مشروعیت نظام و حاکمیت از مردم است و مردم هم زمان شناس هستند و مساله تهدید کشور را با اعتراضات خود خلط نمی کنند.

    به گفته صوفی، همچنان که مردم و جناح های سیاسی بدون چون و چرا و بدون شرط به صحنه آمدند حاکمیت هم نباید بی اعتنا از کنار آن بگذرد؛ بلکه باید دست به اصلاحات بزند.